×
×

دلنوشته ای از ائل آی فلاحی
فلسطین سرزمین فرشتگان مقدس

  • کد نوشته: 4413
  • اردیبهشت ۱, ۱۴۰۳
  • 86 بازدید
  • ۰
  • اندکی صبر کن، مشت هایمان را خواهی خواند یا فریاد هایی از تنش وجودمان را ای فرشتگان سرزمین مقدس !
    فلسطین سرزمین فرشتگان مقدس

    می نویسم،می نویسم و باز می نویسم از سپیده ی صبح تا دریا های طوفان زده ،از غرش های درد آور سرزمین مقدس تا چکاوک هایی که صبح خود را با غرش بمب ها آغاز می کنند ..

    چکاوک های آن سرزمین شاید دور دست ، در گستره ای تنگ دیواری که گرداگردش کشیده اند رویا می بافند .

    چشمانی معصوم و پاک که در آن صلح موج می زند ،چکاوک هایی که زبان دریا را نمی دانند اما سواری بر روی توسن موج ها چرا !!!

    ناله های شبانه ای که آرزو های فراموش شده را دوباره و دوباره یاد آوری می کرد .

    هر روز هر ساعت هر ثانیه چکاوک هایی با تمام چشم داشت و تمایل و آرزو هایشان آرام بی صدا از شاخه فلسطینی دل می کنند می روند جایی دور دست ، جایگاه فرشتگان جایی سرشار از عشق و نور.

    آن چکاوک های فلسطینی پر می کشند و می روند و رویا های محدود شأن را رها می کنند اما به اجبار .

    پیکار کنید و خون بدهید، شروع جنگ مهم نیست ؛ پایان آن ، پیروزی آن مهم تر است پس بجنگید اما کاری به فرشته های صلح نداشته باشید .

    ای کودکان فلسطین ای چکاوک های غزه

    ما اینجاییم !

    ما هستیم !

    دوریم اما قلب هایمان دست در دست هم دادند تا یادتان را جاودانه کنند .

    سپیده ی مهر گواه ماست.

    اندکی صبر کن، مشتهایمان را خواهی خواند یا فریاد هایی از تنش وجودمان را .

    ای فرشتگان سرزمین مقدس

    این منم!

    اشک هایم، اشک هایمان گواه پیروزیست.

    از خفاشان شبگرد نهراسید شب در انحطاط است . اندکی صبر ،

    خورشید طلوع خواهد کرد .

    ما اینجاییم!!

    نویسنده: ائل آی فلاحی

    اخبار مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *