×
×

نگاهی به تاریخچه دغدغه‌مندی شهرسازی معاصر در شهرهای مدرن

  • کد نوشته: 8248
  • شهریور ۲۷, ۱۴۰۳
  • 40 بازدید
  • ۰
  • برای اولین بار، عناصر کلیدی یک شهر "مدرن" در پاریس در سال ۱۹۳۰ پدیدار شد. طرح شهری معروف لوکوربوزیه، معمار، طراح، شهرساز، نویسنده و نقاش سوئیسی و از اولین پیشگامان معماری مدرن، شهری را متصور بود که کاملاً با عملکردها از هم جدا شده بود: مناطق مسکونی، مناطق تجاری، و فضاهای تفریحی که با بلوارهای باز و وسیع متصل می‌شدند تا جریان ترافیک کارآمد و جلوگیری از ازدحام را تسهیل کنند. قرار بود مسکن در بلوک‌های آپارتمانی مرتفع در فضای سبز وسیع باشد. ایده این بود که نور، هوا و فضای سبز کافی برای همه ساکنان فراهم شود.

    نگاهی به تاریخچه دغدغه‌مندی شهرسازی معاصر در شهرهای مدرن

    شهریار تبریز/رضا عالش‌زاده: پس از جنگ جهانی دوم، بسیاری از مردم جهان این ایده «شهر مدرن» را به عنوان راهنمای تغییر مناظر شهری خود پذیرفتند. نوسازی شهری برای فراهم کردن مسکن جدید، فضاهای تجاری و زیرساخت های مدرن بود – که اغلب به معنای فضای بیشتر برای اتومبیل‌ها بود. در ایالات متحده، معماری مدرن قدرت اقتصادی و فرهنگی جدیدی را به نمایش می‌گذاشت. این امر در ترکیب با حومه‌های وسیع، عمدتاً مسطح و گسترده، با یک منطقه تجاری مرکزی مرتفع سبک برجسته‌ای را در شهرهای آمریکا ایجاد کرد:

    طراحی «مدرن» مشابه و مفاهیم برنامه‌ریزی شهری منجر به از دست دادن هویت منحصر به فرد شهرها همزمان با تغییر وابسته به خودرو و تمامی جنبه های منفی شد. بسیاری از شهرها با تراکم ترافیک، آلودگی هوا و سر و صدای ناشی از رشد سریع جمعیت و اتکا به خودرو دست و پنجه نرم می‌کردند. شهرهای مدرن با اولویت دادن به فضا برای خودروها، از گنجاندن فضاهای سبز کافی و مناطق تفریحی غافل شدند. این امر بر رفاه ساکنان تأثیر گذاشت و فرصت‌های فعالیت در فضای باز را کاهش داد و به احساس محدودیت و استرس بیشتر منجر شد.

    برخلاف اهداف اصلی عادلانه جنبش مدرن، ظهور شهرهای مدرن اغلب منجر به فرسایش گزینه‌های مسکن ارزان‌قیمت می‌شود. این روند بین تازه واردان مرفه و جوامع موجود شکاف های شدید ایجاد و نابرابری اجتماعی را تشدید کرد و به احساس بی‌عدالتی و بیگانگی در میان جمعیت‌های آواره افزود.

    در نهایت، در حالی که سبک بین‌المللی وسیله‌ای ایده‌آل برای قدرت اقتصادی جدید آمریکا بود، در شهرهای حال توسعه عمدتاً از نظر مالی منجر به تغییر مکان‌های تجاری و شرکت‌های بزرگ‌تر به قیمت از دست دادن مناطق اجتماعی‌محور و فرهنگی مهم شد. بازارهای سنتی، کسب‌وکارهای محلی، و مکان‌های تجمع جمعی جای خود را به فروشگاه‌های زنجیره‌ای و توسعه‌های مجلل دادند و از شور و نشاط و تنوعی که مشخصه جوامع شهری پر رونق است، کاسته شد.

    البته چندین واکنش متقابل علیه ایده‌های طراحی مدرن ظاهر شد. در سال ۱۹۷۲، باشگاه رم گزارشی به نام محدودیت های رشد منتشر کرد. با استفاده از مدل‌سازی رایانه‌ای، پیامدهای وحشتناک رشد اقتصادی و جمعیت مستمر بر منابع محدود زمین را بررسی کرد. این نشریه اغلب به عنوان آغاز جنبش پایداری مورد ستایش قرار می‌گیرد.

    پست‌مدرنیسم که در دهه ۱۹۸۰ شهرت یافت، به دنبال بازگرداندن عناصر تاریخ، زمینه و نمادگرایی در طراحی معماری بود تا با رویکردی متنوع، فراگیر و اغلب بازیگوش به طراحی معماری، با بیگانگی و یکنواختی تصور شده ساختمان های مدرن مقابله کند.

    اما تاثیرگذارترین واکنش متقابل به مدرنیسم بر طراحی شهری متمرکز بود در سال ۱۹۵۷، اینتربائو در برلین مدلی برای شهر «مدرن» فردا ارائه کرده بود که اولین نمایش واقعی ساخته شده از آرمان های لوکوربوزیه بود. این مدل به الگویی تأثیرگذار تبدیل شد که بیشتر دنیای مدرن از آن پیروی کرده بود.

    در دهه ۱۹۷۰، این شهر تصمیم گرفت تا رویداد دیگری را برای خنثی کردن نفوذ اینتربائو ایجاد کند و راهی جدید به جلو ایجاد کند. برلین طراحی ساختمان‌های مدرن را از طراحی شهری مدرن جدا کرد و نشان داد که شهرها می توانند بافت شهری بی انتها و سنتی خود را با ساختمان‌های مدرن و پایدار ادامه دهند. جوامع دریافتند که مزایای زیست محیطی شهرهای فشرده قابل پیاده‌روی با تکنیک‌های جدید ساختمان‌سازی پایدار، آنها را در خط مقدم ابتکارات سبز و تلاش‌های پایدار قرار می‌دهد. آنها در انرژی های تجدیدپذیر، حمل و نقل عمومی سبز و ساختمان های دوستدار محیط زیست سرمایه گذاری کردند. به عنوان مثال، کپنهاگ قصد دارد تا سال ۲۰۲۵ کربن خنثی شود و تعهد به آینده‌ای پاک تر را نشان دهد.

    تحولات جدید این باور را به همراه دارد که فناوری مدرن موجود در آنها به ما کمک خواهد کرد. مردم درک می‌کنند که زندگی شهری به دلیل استفاده کارآمدتر از منابع، کاهش اتکا به اتومبیل و دسترسی بهتر به حمل و نقل عمومی، انتخاب پایدارتری است. محله‌های کاملاً جدیدی در داخل و اطراف شهرهای موجود ساخته می‌شوند که نواحی دعوت‌کننده، چند نسلی و با کاربری مختلط هستند. آنها تنوع زیستی را ترویج می کنند و در عین حال راه حلی برای بحران مسکن ارزان قیمت یک شهر ارائه می دهند. پروژه‌های جدید با رچوع به جنبش‌های باغ‌شهر قبلی، به دنبال هماهنگی محیط شهری با مناظر طبیعی موجود هستند و جامعه‌ای از واحدهای مسکونی سازگار با محیط زیست را تشکیل می‌دهند که بر اساس مدل «دهکده روستایی» سازماندهی شده‌اند.

    مردم امیدوارند که با ساختمان‌های مدرن در شهرهایی که به خوبی طراحی شده‌اند، راهی برای حل بحران آب‌وهوایی ما و حفظ زندگی باکیفیتی که مردم به آن عادت کرده‌اند، وجود داشته باشد. تا زمانی که شهرهای ما تغییر نکنند، اعتراض عمومی به طراحی مدرن عامل اصلی است که بر سرعت تحویل، هزینه و توانایی کلی ما برای حل مشکلاتمان تأثیر می‌گذارد، که همگی منجر به ایجاد راه‌حل‌های شهری و ساختمانی ضعیف‌تر از راه‌حل‌های موجود می‌شود. طراحی مدرن باید نشان دهد که می تواند کیفیت زندگی مردم را افزایش دهد و مشکلات را حل کند، بیش از همه با کاهش ردپای کربن جامعه. ادامه اولویت دادن به تحرک خودروهای شخصی، به جای عابرمحوری، در شهرهایمان، با ساختمان‌های جعبه‌ای غول‌پیکر در واقع حرکتی کاملا در جهت مخالف مقتضیات زمانه ما خواهد بود.

    ______________________________

    منبع:

    https://www.archdaily.com/۱۰۲۰۸۹۸/contemporary-architecture-and-the-modern-city?ad_campaign=normal-tag

    برچسب ها

    اخبار مرتبط

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *